آیه 20 سوره ملک
<<19 | آیه 20 سوره ملک | 21>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا آن کیست که سپاه و مددکار شما باشد و همهگونه شما را در برابر خدای مهربان یاری تواند کرد؟ پس کافران جز در غرور و فریبی بیش نیستند.
آیا آن کیست [از] سپاهتان که شما را به هنگام نزول عذاب در برابر خدای رحمان یاری دهد؟ کافران جز دچار فریب [شیطان] نیستند.
يا آن كسى كه خود براى شما [چون] سپاهى است كه ياريتان مىكند، جز خداى رحمان كيست؟ كافران جز گرفتار فريب نيستند.
آيا آنان كه ياران شمايند توانند در برابر خدا ياريتان كنند؟ كافران در فريبى بيش نيستند.
آیا این کسی که لشکر شماست میتواند شما را در برابر خداوند یاری دهد؟ ولی کافران تنها گرفتار فریبند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«جُندٌ»: لشکر. سپاه. اسم جمع است و در معنی جمع میباشد. ذکر اسم اشاره و موصول و فعل آیه به شکل مفرد، با توجّه به لفظ جند است. «مِن دُونِ الرَّحْمنِ»: سوای خداوند مهربان. در برابر خداوند مهربان. با توجّه به معنی اخیر، مفهوم آیه چنین است: آخر چه کسانی هستند آنان که لشکر شمایند و در برابر خداوند مهربان از شما دفاع و به شما کمک مینمایند؟ «إِنْ»: حرف نافیه است. «غُرُورٍ»: گول خوردن. فریب.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ «20» أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ «21»
آيا كيست اين كسى كه سپاه شماست و شما را در برابر (قهر) خداوند رحمن يارى مىدهد؟ كافران جز در فريب نيستند. آيا كيست آن كه اگر خداوند رزقش را قطع كند به شما روزى دهد؟ بلكه آنان در سركشى و فرار (از حقيقت) لجاجت مىكنند.
جلد 10 - صفحه 158
نکته ها
در آيات قبل سخن از قدرت الهى در زمين و آسمان بود. او مىتواند به زمين فرمان دهد كه كفّار را در خود فرو برد، او مىتواند پرندگان را در آسمان نگاه دارد و .... اين آيه عجز و ناتوانى بشر را به رخ او مىكشد كه اين انسان با تكيه بر كدام لشگر و با چه حمايتى اين همه در برابر خداوند، لجاجت از خود نشان مىدهد. گويا مشركان از ناحيه بتها براى خود نيروئى احساس مىكردند.
«غُرُورٍ» به معناى فريب دهنده و «غُرُورٍ» به معناى فريب است.
ابزارهاى غرور متفاوتند و عامل آن شيطان است: «لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» «1»* آرزوهاى طولانى و وعدههاى اغفال گران وسيله غرورند.
در اينجا به عوامل بدبختى انسان اشاره شده است: غرور، لجاجت، سركشى و فرار از حق.
«عُتُوٍّ» به معناى استكبار و تجاوز از حق و «نُفُورٍ» به معناى اظهار تنفّر و گريز از حق است.
لجاجت، زمينه سركشى وطغيان است و سركشى، زمينه نفرت و فاصله گرفتن از حق.
تنها خداوند روزى رسان است. هم در دنيا روزى مىدهد: «خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ» «2» هم در برزخ روزى مىدهد: «بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» «3» هم در قيامت روزى مىدهد.
«يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ» «4»
پیام ها
1- فرد مغرور را بايد به ضعفها و ناتوانى هايش متوجّه نمود. أَمَّنْ هذَا الَّذِي ...
2- از ابزارهاى غرور، داشتن لشگر و سپاه است. جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ ... إِلَّا فِي غُرُورٍ
3- كافران با تكيه بر قدرتهاى پوشالى، گرفتار غرور و فريب مىشوند. جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ ... إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ
4- خداوند مجبور نيست كه رزق دهد، بلكه مىتواند رزق دادن را قطع كند. «إِنْ
«1». لقمان، 33.
«2». روم، 40.
«3». آل عمران، 169.
«4». غافر، 40.
جلد 10 - صفحه 159
أَمْسَكَ رِزْقَهُ»
5- يكى از راههاى توجّه به نعمتهاى خداوند، احتمالِ گرفته شدن نعمتها است. «إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ» (در آيه ديگر از همين سوره مىفرمايد: «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً» «1» اگر آبها به عمق زمين فرو رفته بود و شما به آن دسترسى نداشتيد.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ «20»
جلد 13 - صفحه 250
أَمَّنْ هذَا الَّذِي: آيا كيست كه اشاره توان كرد بدو، آن كسى كه، هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ: او از روى حمايت، لشگر شما است، يعنى مددكار شما مانند لشگر سلطان، يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ: يارى دهد شما را غير از خدا بخشنده از عذاب و خشم، إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ: نيستند ناگرويدگان مگر در فريب شيطان، كه گويد: عذاب بر شما نازل نخواهد شد (استفهام انكارى)، يعنى هيچ لشگرى نيست كه يارى دهد شما را در منع عذاب از شما، پس با اين وصف چگونه مخالفت قادر متعال نمائيد و كافر شويد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «12» وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13» أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «14» هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15» أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17» وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19» أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ «20» أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ «21»
جلد 5 صفحه 240
ترجمه
همانا آنانكه ميترسند از پروردگارشان در حاليكه غائب از انظارند براى ايشان است آمرزش و مزدى بزرگ
و پنهان سازيد سخن خود را يا آشكار كنيد آنرا همانا او دانا است بآنچه در سينهها است
آيا نميداند آنكه آفريد خلق را و او است عالم بدقائق و رقائق و آگاه از امور
و او است آنكه قرار داد براى شما زمين را نرم و آرام پس برويد در جوانب و اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى او است بازگشت
آيا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه فرو برند شما را بزمين پس آنگاه آن بحركت درآيد
يا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه بفرستند بر شما باديرا كه در آن سنگ ريزه باشد پس زود باشد كه خواهيد دانست چگونه است بيم دادن
من و بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس چگونه بود انكار من بعقوبت
آيا نظر نكردند به پرندگان بالاى سرشان گسترانندگانند بالها را و جمع ميكنند كه نگاه نميدارد آنها را مگر خداى بخشاينده همانا او بهمه چيز بينا است
آيا كيست اين آنچنان كسيكه او لشگر است براى شما كه يارى كند شما را بغير از خدا نيستند كافران مگر در فريب شيطان
آيا كيست اين آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر باز گيرد روزى خود را از شما خدا بلكه ستيزه و لجاج نمودند در سركشى و رميدن از حقّ.
تفسير
روايت شده كه مشركين مكّه در ميان خودشان سخنانى ميگفتند و خداوند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از آن مطّلع ميفرمود پس با خود گفتند آهسته سخن گوئيد تا خداى محمد نشنود و خداوند در اين آيات تنبيه بجهل آنها فرموده و بنابراين ظاهرا مراد آنستكه كسانيكه باطنا از خدا ميترسند و در وقتى كه مخفى از انظارند معصيت خدا را نميكنند يا عبادت خدا را مينمايند چون عمل آنها از
جلد 5 صفحه 241
ريا و سمعه و ترس از خلق دور و بخلوص نزديك است براى آنان آمرزش گناه و اجر عظيم اخروى است اگر چه گفتهاند مراد از بالغيب خداى ناديده و غائب از انظار است ولى اينجا بقرينه آيات آتيه و شأن نزول مذكور آنمعنى انسب است و لذا ميفرمايد و چه پنهان و آهسته كنيد سخن خودتان را چه آشكار و بلند خداوند از باطن قلب شما آگاه است آيا كسيكه مردم را خلق نموده و او عالم بدقائق و رقائق امور و آگاه از اسرار و افكار است سخن آهسته آنها را نميداند تا چه اندازه شما در جهالت و نادانى هستيد و بعضى لطيف را بلطف تدبير و دقت تقدير تفسير نمودهاند خداوند آنذات كثير البركاتى است كه زمين را براى مردم نرم و آرام و رام يعنى قابل قبول هر تصرّفى فرموده از كشت و زرع و حفر و بنا و غيرها و در نتيجه مردم در اطراف و جوانب آن از كوه و دشت كه بمنزله مناكب و پشتهاى مراكب و دوابّند براى سير و سياحت رفت و آمد مينمايند برخصت خداوند و از منافع و ارزاق آن بهرهمند ميشوند بترغيب او و بازگشت همه دسته جمعى بحضور اقدس الهى است و هر كس را بمقتضاى حال و اعمال پاداش و كيفر خواهد داد آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين را در سرعت حركت و محسوس نبودن آن بشتر راهوار هموار بطوريكه حركت آن بر راكب مشهود نشود چون ذلول بر چنين شترى اطلاق ميشود و بنابراين سير در مناكب اين قسم شتر ترشيح لطيفى است كه بر ارباب ذوق لطف آن پوشيده نيست و اينمعنى بمراتب الطف از معناى سابق است و در مقام تهديد كفّار قريش و مشركين مكّه كه روى خطاب متوجّه بآنها بود فرموده آيا ايمن شديد شما از غضب آنكس كه ايادى قدرت او كه ملائكه ميباشند در مافوق شمايند و اگر بخواهد زمين را امر ميكند مانند قارون و اموالش شما را در خود فرو برد در وقتى كه بلرزه در آيد يا ايمن شديد از آنكس كه بفرستد بر شما باد تند مشتمل بر سنگ ريزه را مانند قوم لوط پس بعد از اين خواهيد دانست دنباله انذار و تخويف و تهديد مرا آنانكه قبل از شما انبيا را تكذيب نمودند از
جلد 5 صفحه 242
قبيل قوم نوح و عاد و ثمود چگونه بود بد آمدن من از اعمالشان و مجازاتم آنها را اگر قدرت خداوند در عالم نافذ نباشد پرندگانرا كه مردم ميبينند در هوا طيران ميكنند و بالهاشانرا ميگشايند و ميبندند چه چيز آنها را نگهميدارد كه نمىافتند بزمين با آنكه جسم ثقيلند و طبعا ميل بمركز زمين دارند جز عنايت خداى بخشنده مهربان كه بآنها قوّه و قدرت و وسائل پريدن و نگهدارى خودشان را داده و ميبيند آنها را و مراقب احوالشان است و ميداند چگونه خلق كند آنها را آيا كيست اين بت آنچنان جسم بىشعورى كه او لشگر و نيروى شما است بگمان خودتان كه يارى كند شما را غير از خدا واضح است كه نميتواند كمك كند چه رسد كه در مقابل لشگر الهى قيام نمايد و مانع از نفوذ اراده او شود اينها فقط فريب شيطان را خوردهاند كه چنين عقائد ناروائى نسبت به بتها دارند آيا كيست اين بت آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر خدا قطع كند روزى شما را بقطع باران و غيره خودشان هم ميدانند كه بتها چنين هنرى ندارند ولى لجاج و عناد و ستيزگى موجب شده كه باقى ماندند در سركشى و طغيان و رميدن و تنفّر نمودن از ذكر حق و قبول حقيقت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَمَّن هذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَكُم يَنصُرُكُم مِن دُونِ الرَّحمنِ إِنِ الكافِرُونَ إِلاّ فِي غُرُورٍ «20»
آيا كسي که او آن كسي است که لشكر و جند شما باشد ياري ميكند شما را از غير خدا نيستند كافران مگر در گول و فريب.
أَمَّن هذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَكُم بعضي مفسرين گفتند: استفهام انكاري است يعني جندي نداريد، و بعضي گفتند: مراد اصنام و آلهه آنها است و هر دو تفسير خلاف ظاهر آيه است و آنچه بنظر ميآيد مراد اتباع آنها که هر سلطان و مقتدري اميد و اعتمادش بعسكر و لشكر و تبعه خود است که در هر گرفتاري و شدائدي آنها او را ياري ميكنند ميفرمايد: اگر بلائي و مصيبتي از جانب خدا يا عذاب آخرت بشما متوجه شود اينکه جند و اتباع و لشكر و عسكر و خويشان و اقربا و دوستان و رفقا قدرت ندارند.
يَنصُرُكُم شما را ياري كنند روز قيامت روزي است: يَومَ يَفِرُّ المَرءُ مِن أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنِيهِ عبس آيه 34 الي 37.
بلكه با شما عداوت دارند الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِينَ زخرف آيه 67. بلكه آنها از شما توقع ياري دارند ميگويند: وَ إِذ يَتَحاجُّونَ فِي النّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ استَكبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُم تَبَعاً فَهَل أَنتُم مُغنُونَ عَنّا نَصِيباً مِنَ النّارِ مؤمن آيه 50. وَ بَرَزُوا لِلّهِ جَمِيعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ استَكبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُم تَبَعاً فَهَل أَنتُم مُغنُونَ عَنّا مِن عَذابِ اللّهِ مِن شَيءٍ ابراهيم آيه 24.
مِن دُونِ الرَّحمنِ احدي قدرت ندارد در مقابل اراده او عرض اندام كند.
جلد 17 - صفحه 109
إِنِ الكافِرُونَ إِلّا فِي غُرُورٍ ان نافيه است و استثناء دليل بر عموم است که كفار بالتمام در غرور هستند و اسباب غرور آنها بسيار است يكي شيطان که نامش غرور است که ميفرمايد: لا يَغُرَّنَّكُم بِاللّهِ الغَرُورُ لقمان آيه 33. و يكي طول الامال و يكي همين رؤساء نسبت بزير دستان و بالعكس تبعه نسبت برؤساء و يكي قوت و قدرت خود و هواهاي نفسانيه.
اقول: در امر آخرت که بسيار واضح است و در بليات دنيوي همچنين است يك پشه نمرود با آن عظمت را هلاك كرد، يك تصادف يك سقوط يك مرض مهلكه انسان را هلاك ميكند و احدي قدرت بر دفع و رفع آن ندارد که ميفرمايد: وَ لَم تَكُن لَهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَ ما كانَ مُنتَصِراً كهف آيه 41.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- در این آیه به این معنی اشاره میکند که کافران در برابر قدرت خداوند هیچ گونه یار و مددکاری ندارند، میفرماید: «آیا این کسی که لشکر شماست میتواند شما را در برابر خداوند رحمان یاری دهد»؟! (امن هذا الذی هو جند لکم ینصرکم من دون الرحمن).
نه تنها نمیتوانند شما را در گرفتاریها یاری دهند، بلکه اگر بخواهد همانها را مأمور عذاب و نابودی شما میکند.
«ولی کافران تنها گرفتار فریبند» (ان الکافرون الا فی غرور).
پردههای غرور و جهل بر عقلهای آنها افتاده، و به آنان اجازه نمیدهد این همه درس عبرت را بر صفحات تاریخ یا در گوشه و کنار زندگی خود ببینند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم